Web Analytics Made Easy - Statcounter

متلک انداختن به زنی که شوهرش را از دست داده بود باعث درگیری بین دو طایفه شد و در این درگیری که ۸ سال طول کشید دست کم ۲۰ نفر جان خود را از دست دادند.

به گزارش مشرق،همه چیز از روزی شروع شد که زنی روستایی که شوهرش را از دست داده بود از حرفهای مردی دلخور شد و سفره دلش را برای پسرش باز کرد. پسر این زن بعد از شنیدن حرفهای مادرش سراغی مردی که باعث ناراحتی مادرش شده بود رفت و با او درگیر شد و این آغاز درگیری خونین بین دو طایفه در خوزستان شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درگیری که در جریان آن ۲۰ نفر جان خود را از دست دادند و حالا با پادرمیانی مسئولان قضایی و بزرگان دو طایفه بین طرفین صلحی شکننده شده است. یکی از افرادی که در این مدت به اتهام قتل در زندان بود حالا با پابند الکترونیکی آزاد شده است. او در گفتگو با همشهری از چگونگی وقوع درگیری‌های خونین بین دو طایفه و پایان این نزاع صحبت کرد.

خودتان را معرفی کنید و بگویید درگیری‌های بین این دو طایفه چطور آغاز شد؟

امان‌الله باقرنژاد هستم من از طایفه محمدی هستم و طایفه ای که با آنها از مدتها قبل درگیری داریم طایفه محمدموسایی است. همگی لر و ساکن روستای پتک جلالی در باغملک هستیم. هر دو طایفه تا چند سال قبل به خوبی خوشی در کنار یکدیگر زندگی می‌کردیم. آنها نزدیک ۷۰ خانواده و ما حدود ۲۰۰ خانواده بودیم. درگیری از یک بگومگوی ساده شروع شد اما در ادامه کار به جایی کشیده شد که حدود ۲۰ نفر جان شان را از دست دادند.

درباره شروع این درگیری ها بیشتر توضیح دهید

یکی از طایفه مقابل که سن زیادی هم داشت به یک خانمی از طایفه ما که شوهرش فوت شده بود توهین کرده بود و این درگیری به این شکل از سال ۹۴ شروع شد. پسر این زن روز هشتم خرداد سال ۹۴ رفت مقابل خانه فردی که توهین کرده بود و اعتراض کرد که چرا به مادر من توهین کردی و از آن روز درگیری ها شروع شد. اول پسر جوان با دست به صورت مرد زده بود و در ادامه پسران مرد از او هواداری کرده بودند و با هم درگیر شدند. بزرگان منطقه در این دعوا پادرمیانی کردند و از هر طرف ۵ نفر که در دعوا بودند دستگیر و به کلانتری منتقل شدند و در آنجا اما بزرگان تلاش کردند که طرفین درگیری با یکدیگر صلح کنند اما متاسفانه چند جوان که اصلا خبری از ماجرا نداشتند دخالت کردند و درگیری دوباره شروع شد و همان روز درگیری طوری بالا گرفت که حدود ۵۰۰ نفر با هم درگیر بودند و حدود ۱۰۰ نفر با سنگ و چوب و چماق مجروح شدند. دست و پا، سر، فک و ... افرادی دچار شکستگی شد. این درگیری دسته جمعی طوری بود که دو طرف از همه طایفه و فامیل شان کمک خواستند و از اهواز، کهگیلویه و بویراحمد و ... آمدند و درگیری بزرگتر شد. در این درگیری حتی تیراندازی هم اتفاق افتاد که برادر من هم بخاطر اصالت گلوله مجروح شد. آن روز فقط آنها تیراندازی می‌کردند و از طرف ما کسی تیراندازی نکرد. برادرم را به رامهرمز و بعد به اهواز منتقل کردیم.

روزی که درگیری اتفاق افتاد چرا نیروهای انتظامی هیچ دخالتی نکردند؟

آن روز در کلانتری روستا نیروی زیادی نبود. شاید کلا ۵، ۶ نیرو آنجا بود که کاری از دست شان ساخته نبود. اما بعد که نیروی بیشتری آمد من جلو رفتم و داد می زدم و آنها پشت سرم آمدند و نزدیک غروب بود که دو طایفه از یکدیگر جدا شدند و هر کسی سر خانه و زندگی اش رفت. بعد هم بزرگان دو طرف و امام جمعه رامهرمز آمدند و میانجی‌گری کردند تا درگیری تمام شود. برادر من نزدیک ۲۰ روز در بیمارستان بستری و وضعیت وخیمی داشت بود. به ما پیشنهاد کردند که دیه بگیریم. بعد گفتند به شما چک سفید امضا می‌دهیم. گفتند هر زمانی دیه قطعی آمد دیه تان را بگیرید و رضایت بدهید.

با وجود پادرمیانی بزرگان چطور شد که درگیری ها باز هم ادامه پیدا کرد؟

یک هفته بعد بود که آمدند گفتند باید افرادی که در درگیری حضور داشتند خودشان را تسلیم کنند. این در حالی بود که ماجرا تمام شده بود. من رفتم صحبت کردم که اگر این افراد زندانی شوند دوباره درگیری ها شروع می‌شود که کسی گوش نکرد. در این ماجرا ۳ نفر از ما دستگیر کردند و از طرف مقابل کسی را دستگیر نکردند. این در حالی بود که در درگیری برادر من تیر خورده بود اما از آن طرف هیچ کسی را دستگیر نکردند.

در ادامه چه اتفاقی افتاد؟

روز ۲۳ شهریور ۹۴ بود که من در باغملک بودم که شنیدم بخاطر دستگیری این ۳ نفر همه ریختند توی خیابان و درگیری شد. بچه های ما رفته بودند سمت خانه‌های آنها و درگیر شده بودند که در این درگیری ۹ نفر در روستای پتک کشته شدند که یک نفر از ما و ۸ نفر از آنها بود. در این درگیری اغلب افراد مسلح بودند و آنهایی که وسیله ای نداشتند هم با سنگ می زدند. از طرفی همان روز ۱۳ نفر از طایفه ما هم هدف گلوله قرار گرفتند اما مجروح شدند و از ما فقط یک نفر کشته شد ولی متاسفانه همه افرادی که از آنها تیر خورده بودند کشته شدند. اغلب افرادی که در این درگیری حضور داشتند جوان و نادان بودند که این اتفاق افتاد.

چرا یک مسئله کوچک و پیش پا افتاده به چنین درگیری ادامه داری تبدیل شد؟

رسم بدی که وجود دارد این است که وقتی درگیری اتفاق می‌افتد همه می‌روند و دعوا را نگاه می‌کنند و به همین دلیل تعداد تلفات زیادی می‌شود. در این درگیری‌ها حدود ۴۰، ۵۰ نفر از ما دستگیر شدند و تعداد زیادی هم از آن طرف دستگیر شدند.

زمانی که این درگیری اتفاق افتاد شما کجا بودید؟

وقتی درگیری اتفاق افتاد من در روستا نبودم اما وقتی برگشتم فهمیدم که پسرم تیر خورده است. او را برداشتم و بردم بیمارستان رامهرمز. آن زمان پسرم در کلاس اول دبیرستان درس می‌خواند. چند نفر آنجا گفتند چرا آمده‌ای؟ گفتند طایفه مقابل ۸ نفر کشته شده است و شاید اگر تو را اینجا ببیند تو را به تلافی آنها بکشند. من هم از بیمارستان بیرون آمدم. چند روز این طرف و آن طرف بودم که پیغام دادند باید بیای و خودت را معرفی کنی و اسمت در بین افرادی است که مرتکب قتل شده اند. من هم چون می‌دانستم مشکلی ندارم رفتم و خودم را معرفی کردم.

با دستگیری شما و افراد دیگری که در درگیری‌ها دست داشتند آیا آرامش به روستا برگشت؟

بجز من افراد زیادی از طایفه خودمان و طایفه مقابل در زندان بودند. درگیری همه چیز را بهم زده بود. اعضای طایفه ما که حدود ۲۰۰ خانواده بودند خانه های شان را ترک و به طور کامل روستا را تخلیه کردند. فقط طایفه مقابل در روستا بودند. از ما ۱۴ نفر در زندان بودند که ۸ نفرمان متهم به قتل بودیم اما از طایفه مقابل همه را آزاد کردند اما درگیری ها باز هم ادامه پیدا کرد.

علت ادامه درگیری ها چه بود و در دور تازه چند نفر جان شان را از دست دادند؟

در سال ۹۶، ۵ نفر از ما کشته شد. بعد از ادامه درگیری‌ها آنها هم مجبور شدند خانه‌های شان در روستا را تخلیه کرده و از آنجا بروند. به این ترتیب بود که روستا به طور کامل تخلیه شد و درگیری‌ها باعث شد که هیچ کس در روستا زندگی نکند. در ادامه درگیری ها هر از گاهی ادامه داشت و چند نفر دیگر هم کشته شدند تا اینکه گفتند باید این درگیری‌ها تمام شود و دیه تعیین کردند و توافقنامه هایی امضا کردیم و ۶ ماه زمان برد تا اینکه ما ۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان ما و یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان بعنوان دیه پرداخت کردیم. اما درباره ۲ نفر دیگر گفتند باید حکم قصاص اجرا شود. ما ۶ نفر هم در زندان ماندیم. گفتند باید اجرا کنیم. هرچه بزرگان آمدند. از بزرگان طایفه از شیوخ عرب و ... آمدند. آنها راضی نشدند و گفتند باید حکم قصاص را اجرا کنیم. در منطقه بهمئی تا قبل از این کسی حکم قصاص اجرا نکرده بود و گفتیم شما هم اجازه ندهید این حکم اجرا شود اما گوش شان بدهکار نبود و در نهایت حکم قصاص ۲ نفر از ما را سال ۱۴۰۰ اجرا کردند و ما ۴ نفر در زندان ماندیم.

بعد از اجرای حکم قصاص آیا آرامش به روستا برگشت؟

گفتند دیگر اجرایی در کار نیست و طایفه ها با هم توافق کنند و قرار شد برای هر کدام از کشته شدگان یک میلیارد و نیم و در مجموع ۶ میلیارد پرداخت شود. بعد از اینکه صلح و سازش انجام شد من را تا حدود یکسال و نیم در زندان نگه داشتند و قانع نمی شدند که من را آزاد کنند. تا اینکه سرانجام من را بعد از حبس با پابند الکترونیکی آزاد کردند.

چطور با پابند زندگی می‌کنی و باید چه شرایطی را رعایت کنی؟

بعد از آزادی با پابند گفتند که باید در خانه بمانی و نمی توانی ۵۰۰ متر از خانه دورتر بروی. اما باید طایفه ها آشتی کنند. بعد هم ما را آزاد کردند و طرفین با هم آشتی کردند. امیدوارم که این صلح و سازش و آشتی پایدار بماند و جوان ترهای دو طرف اسیر احساسات نشوند و درگیری پایان بگیرد. ما در اصل حبس خانگی هستیم و نمی توانیم خارج شویم. مدتی قبل برای انجام کاری قصد سفر داشتم که ۴ روز مرخصی گرفتم والا همیشه باید در خانه باشم. در این درگیری زندگی ام از بین رفت و نمی توانم حتی در جایی کار کنم.

چطور حضور تو در خانه و محدوده تعیین شده کنترل می‌شود؟

آنها به وسیله سیستمی که دارند من را کنترل می‌کنند و اگر از محدوده تعیین شده خارج شوم تماس می‌گیرند و هشدار می‌دهند. از طرفی چون پابند الکترونیکی است باید آن را شارژ کنم و هر روز یک مرتبه صبح و یک مرتبه عصر با شارژر مخصوصی که دارد باید آن را شارژ کنم. یک مرتبه نتوانستم این کار را انجام دهم که تماس گرفتند و گفتند هرچه زودتر پابند را روشن کنم.

منبع: مشرق

کلیدواژه: تحلیل روز طوفان الاقصی قیمت اخبار حوادث مشرق متلک پرانی خوزستان خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت دست دادند درگیری اتفاق اتفاق افتاد طایفه مقابل درگیری ها نفر از ما دو طایفه حکم قصاص کشته شد شروع شد نفر جان ۲۰ نفر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۲۵۱۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

به عراق صادرات داریم اما بخاطر مسائل بانکی نمی توانیم پولش را بگیریم!

تین نیوز

دبیر انجمن تولیدکنندگان صوتی و تصویری، با اشاره به اینکه متاسفانه دولت در بخش هایی مانند قیمت گذاری دخالت می کند، گفت: سازمان توسعه تجارت و معاونت اقتصادی وزارت امور خارجه، برنامه و چشم انداز مثبتی در زمینه صادرات ندارند.

به گزارش تین نیوز به نقل از خبرآنلاین، محمدرضا شهیدی افزود: تولیدکننده از حداکثر پتانسیل برای ارتقای کیفی و کاهش قیمت محصولات برای رقابت با برندهای دیگر مانند تولیدات چینی استفاده می کند؛ اما شرایط صادرات باید توسط سازمان توسعه تجارت فراهم شود. متاسفانه دخالت معاونت و کمیته های دولت در امور بنگاه ها هیچ گاه به شکل ریل گذاری صادراتی نبوده و تنها صنایعی که از اقدام مثبت دولت در صادرات بهره مند شده اند، کانی های فلزی و غیرفلزی و همچنین پتروشیمی ها بوده اند که آنها هم به نوعی متعلق به دولت هستند.

شهیدی اظهار کرد: امروزه چنانچه به عراق صادرات انجام شود، برای دریافت پول با مشکل مواجه هستیم؛ چرا که حتی در این کشور نتوانسته ایم یک شبه بانک برای تبادلات مالی ایجاد کنیم، اما تا دلتان بخواهد نهادهای مسوول در این زمینه داریم.

وی با اشاره به اینکه نهادهای مسوول نتوانسته اند در نمایشگاه اکسپو از تمام ظرفیت ها استفاده کنند، عنوان کرد: تولیدکننده باید به کار تخصصی خودش یعنی تولید بپردازد و ایجاد ساز و کارهایی مانند دعوت از هیات های تجاری برعهده مسوولان و متولیان است و متاسفانه امروز شاهدیم که تعداد خارجی های حاضر در نمایشگاه درصد ناچیزی از شرکت کنندگان را تشکیل می دهد.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • متلک ۳ شرور در نازی‌آباد حادثه‌آفرین شد
  • (ویدئو) سوال باورنکردنی یک دانشجو از هاشمی رفسنجانی
  • اوسمار: به خاطر دوستانم در برزیل ناراحتم اما از برد پرسپولیس خوشحالم
  • پاسخ عجیب آبفا خوی به بوی بد فاضلاب: مربوط به برخی فصول سال است!
  • به عراق صادرات داریم اما بخاطر مسائل بانکی نمی توانیم پولش را بگیریم!
  • تصویر باورنکردنی از یک خیابان در شهر اروپایی سوژه فضای مجازی شد
  • مهارت‌های عجیب و باورنکردنی در مستطیل سبز / فیلم
  • کسی که بخاطر ترس از مجازات حجاب را رعایت می‌کند، با کنار رفتن این موانع، کشف حجاب می‌کند
  • این مرد بخاطر شباهت اسمی با یک فرمانده سپاه، ۳ سال در زندان انفرادی بود
  • (عکس) تصاویری باورنکردنی از خسارت تگرگ در یک شهر